تاریخ کشور لهستان از گذشته تا معاصر دستخوش تغییرات بسیار زیادی شده است ، اگر به تاریخ علاقمند هستید یا قصد مهاجرت به لهستان را دارید در ادامه این مطلب که توسط گروه وکلای شرکت مهاجرتی رجبی به شماره ثبت ۵۶۲۰۵۱ ( موسسه حقوقی رجبی ثبت ۴۰۴۵۱ ) نوشته شده است همراه باشید.
لهستان تاریخ طولانی و غنی داشته است ، در طول هزار سال گذشته ، این کشور در موارد متعددی از آزادی و حاکمیت خود در برابر تجاوزات خارجی دفاع کرده است ، به دلیل موقعیت ژئوپلیتیکی کشور بین شرق و غرب ، تاریخ لهستان با جنگ ها و قیام ها مشخص می شود.
زمانی لهستان بزرگترین کشور اروپا بود ، اما مرحله ای نیز وجود داشت که برای بیش از صد سال به طور کامل از نقشه جهان پاک شد ، به لطف مقاومت و غرور مردمی که سالیان دراز برای آزادی جنگیدند ، لهستان نه تنها توانسته است بر مشکلات غلبه کند ، بلکه سهم خود را در تاریخ و فرهنگ اروپا نیز به دست آورده است.
تاریخ لهستان بیش از هزار سال از قبایل قرون وسطایی ، مسیحیت و سلطنت را ، از طریق عصر طلایی لهستان ، توسعه طلبی و تبدیل شدن به یکی از بزرگترین قدرت های اروپایی ، به فروپاشی و تقسیم آن ، دو جنگ جهانی ، کمونیسم و احیای دموکراسی. در بر می گیرد.
ریشه‌های تاریخ لهستان را می‌توان در دوران باستان جستجو کرد ، زمانی که قلمرو لهستان کنونی توسط قبایل مختلفی از جمله سلت ها ، سکاها ، قبیله های ژرمنی ، سارماتی‌ها ، اسلاوها و بالت‌ها سکونت داشتند.
از فهرست ارائه شده می توانید برای مرور راحت تر این محتوا بهره ببرید ، هر لینکی که علاقه مند به مطالعه آن هستید را انتخاب کنید و بر روی آن کلیک کنید ، مطلب مورد نظر برایتان به نمایش در خواهد آمد.
در این قسمت از مقاله دعوت می کنیم بیننده و شنونده فایلهای ارائه شده توسط روناک از همکاران ما در هلدینگ حقوقی مهاجرتی رجبی باشید ، در کمتر از دو دقیقه اطلاعاتی بسیار جالب در زمینه تاریخ لهستان را دریافت می کنید ، همچنین می توانید فایل پادکست را دانلود کرده و در زمان دیگری هم به آن گوش داده یا برای دیگران ارسال کنید ، هدف ما از ارائه این فایل ها ارائه اطلاعات به روز و برقراری ارتباط موثرتر با شماست.
پادکست تاریخ کشور لهستان از گذشته تا معاصر
در دوران ماقبل تاریخ لهستان ، طی یک دوره حداقل 600000 ساله ، منطقه لهستان کنونی به‌طور متناوب توسط اعضایی از جنس Homo سکونت داشت مراحل توسعه عصر حجر ، عصر برنز و عصر آهن ، همراه با مناطق مجاور را طی کرد.
دوره نوسنگی آغازگر فرهنگ سفال خطی بود که بنیانگذاران آن از حدود 5500 سال قبل از میلاد از ناحیه رودخانه دانوب مهاجرت کردند ، این فرهنگ با ایجاد اولین جوامع کشاورزی مستقر در قلمرو مدرن لهستان متمایز شد ، بعده ا، بین سالهای 4400 تا 2000 قبل از میلاد ، جمعیت‌های بومی پس از میانسنگی نیز شیوه زندگی کشاورزی را اتخاذ کردند و بیشتر توسعه دادند.
عصر برنز اولیه لهستان در حدود 2400 تا 2300 قبل از میلاد آغاز شد ، در حالی که عصر آهن آن حدود سال قبل از میلاد آغاز شد ، 750–700 قبل از میلاد یکی از بسیاری از فرهنگ‌هایی که کشف شده است ، فرهنگ لوزاتی است که در دوره‌های برنز و آهن قرار داشته و مکان‌های سکونت‌گاهی قابل توجهی از خود بر جای گذاشته است ، در حدود 400 سال قبل از میلاد ، لهستان توسط سلت های فرهنگ La Tène ساکن شد ، آنها به زودی توسط فرهنگ های نوظهور با مؤلفه قوی ژرمنی ، تحت تأثیر ابتدا از سلت ها و سپس توسط امپراتوری روم دنبال شدند ، مردم ژرمن در حدود سال 500 پس از میلاد در طول دوره مهاجرت از این منطقه مهاجرت کردند ، مناطق جنگلی شمال و شرق توسط بالت ها سکنی گزیده بودند.
مشاوره رایگان
شناخت کشور لهستان با راهنمایی مشاوران مجرب رجبی ، با ثبت شماره تماس ، منتظر ارتباط با ما باشید.
سوالی دارید؟
مشاوره دقیق و رایگان ما را از دست ندهید.
تاریخ کشور لهستان از گذشته تا معاصر به دوران ماقبل تاریخ باز می گردد که قبایل اسلاو لهستان وارد این سرزمین شدند و ساکن شدند.
بیش از هزار سال پیش ، سه برادر اسلاو با قبایل خود در سرزمین های جنگلی و مزارعی که بین دو رودخانه بزرگ ، اودر در غرب و دنیپر در شرق کشیده شده بودند ، در جستجوی بهترین مکان برای سکونت سرگردان بودند ، روزی پس از ماه‌ها سفر خسته ، منظره‌ای زیبا در مقابل چشمانشان ظاهر شد: روی تپه‌ای درخت بلوط بزرگی بود که لانه‌ای بین شاخه‌هایش داشت ، از لانه یک عقاب سفید قدرتمند به آسمان اوج گرفت.
با توجه به تاریخ کشور لهستان از گذشته تا معاصر لخ از این منظره شگفت زده شد و آن را نشانه ای از جانب خدایان برای خود و قومش دانست ، او تصمیم گرفت در آنجا مستقر شود و عقاب سفید را با بالهای گسترده در مقابل آسمان غروب به عنوان نشان خود انتخاب کرد ، به زودی او شهری ساخت که آن را Gniezno (“لانه” در زبان اسلاوی) نامید ، این شهر به پایتخت کشور آنها و اولین پایتخت لهستان تبدیل شد.
به این ترتیب سه برادر از هم جدا شدند: چک تصمیم گرفت به جنوب برود و روس شرق را انتخاب کرد که در آنجا کشورهای خود را شروع کردند.
اولین فرمانروای مستند میشکو اول (از سلسله پیاست) در قرن دهم بود ، در سال 966 دوک میشکو اول به مسیحیت گروید و با غسل تعمید لهستان را به جامعه کشورهای غربی آورد ، اولین تاج گذاری در کلیسای جامع در کراکوف در سال 1025 انجام شد و پادشاهی لهستان شروع به شکل گیری کرد ، سلطه میشکو در سال 1025 توسط پسرش بولسلاو اول شجاع که به دلیل گسترش نظامی تحت حکومت خود شناخته می‌شد ، به‌طور رسمی به عنوان یک پادشاهی قرون وسطایی بازسازی شد ، موفق ترین و آخرین پادشاه پیاست ، کازیمیر سوم کبیر ، قبل از مرگش در سال 1370 بدون وارث مرد ، ریاست دوره ای از رونق اقتصادی و تعالی سرزمینی را بر عهده داشت.
دوره سلسله جاگیلونی در قرون 14 تا 16 پیوندهای نزدیک با لیتوانی ، رنسانس فرهنگی در لهستان و گسترش سرزمینی ادامه داد و همچنین پولونیزاسیون که با تأسیس مشترک المنافع لهستان-لیتوانی در سال 1569 ، یکی از بزرگترین کشورهای اروپا ، به اوج خود رسید.
پس از از بین رفتن سلسله سلطنتی لهستان و سلسه پیاست ها در لهستان در سال 1370 ، لهستان تحت فرمانروایی لویی یکم مجارستان از خاندان کاپتی آنژو قرار گرفت ، که ریاست اتحادیه مجارستان و لهستان را بر عهده داشت که تا سال 1382 ادامه داشت.
در سال 1374 لویی به اشراف لهستانی امتیاز کوزیسه را اعطا کرد تا جانشینی یکی از دخترانش در لهستان را تضمین کند کوچکترین دختر او جادویگا در سال 1384 تاج و تخت لهستان را به دست گرفت.
قصد مهاجرت به لهستان را دارید ؟ اطلاعات مقالات زیر را در هیچ سایتی نخواهید یافت .
طبق تاریخ کشور لهستان از گذشته تا معاصر در سال 1386 دوک بزرگ جوگایلا لیتوانی به مذهب کاتولیک گروید و با ملکه جادویگا لهستان ازدواج کرد و سلسله جاگیلونی در لهستان را ایجاد کرد ، این عمل او را قادر ساخت تا خود پادشاه لهستان شود ، او تا زمان مرگش در سال 1434 به عنوان ولادیسلاو دوم یاگیلوو حکومت کرد ، این ازدواج یک اتحادیه شخصی لهستانی-لیتوانیایی را ایجاد کرد که توسط سلسله یاگیلونی اداره می شد.
طبق آنچه از تاریخ کشور لهستان از گذشته تا معاصر می دانیم اولین بار در یک سری از “اتحادیه” رسمی اتحادیه Krewo در سال 1385 بود که به موجب آن مقدمات ازدواج جوگایلا و جادویگا فراهم شد.
مشارکت لهستان و لیتوانی ، مناطق وسیعی از روتنی تحت کنترل دوک نشین بزرگ لیتوانی را به حوزه نفوذ لهستان آورد و برای اتباع هر دو کشور که در یکی از بزرگترین نهادهای سیاسی در اروپا در چهار قرن آینده همزیستی و همکاری داشتند ، سودمند بود ، هنگامی که ملکه جادویگا در سال 1399 درگذشت ، پادشاهی لهستان به مالکیت انحصاری شوهرش افتاد.
با توجه به تاریخ کشور لهستان از گذشته تا معاصر در منطقه دریای بالتیک ، مبارزه لهستان با شوالیه‌های توتون ادامه یافت و در نبرد گرونوالد (1410) به اوج رسید ، پیروزی بزرگی که لهستانی‌ها و لیتوانیایی‌ها نتوانستند آن را با حمله قاطع به مقر اصلی ارتش دنبال کنند ، اتحادیه هورودلو در سال 1413 روابط در حال تکامل بین پادشاهی لهستان و دوک نشین بزرگ لیتوانی را بیشتر تعریف کرد.
بر اساس تاریخ کشور لهستان از گذشته تا معاصر قرن شانزدهم دوران طلایی لهستان بود ، جریان های رنسانس باعث شکوفایی کشور شد ، لهستان از نظر فرهنگی پیشرفت کرد ، هنر و علم توسعه یافت ، ستاره شناس لهستانی ، نیکلاوس کوپرنیک (1473-1543) ، اولین نظریه خورشید مرکزی مدرن را در مورد منظومه شمسی تدوین کرد و شروعی به نجوم مدرن داد.
با توجه به تاریخ کشور لهستان از گذشته تا معاصر در حالی که اروپا غرق در آشفتگی مذهبی بود ، لهستان سیاست مدارا مذهبی را اعلام کرد که بسیاری از پناهندگان را از آزار و اذیت مذهبی (مسیحیان ، یهودیان ، مسلمانان) جذب کرد ، این کشور از نظر سرزمینی نیز گسترش یافت.
طبق تاریخ کشور لهستان از گذشته تا معاصر یان کوچانوفسکی (1530–1584) شاعر و برترین شخصیت هنری آن دوره بود ، در سال 1525، در زمان سلطنت زیگیسموند اول ، نظم توتونی سکولاریزه شد و دوک آلبرت در برابر پادشاه لهستان (ادای احترام پروس) برای خانواده اش ، دوک نشین پروس ، ادای احترام کرد Mazovia در نهایت در سال 1529 به طور کامل در تاج لهستان گنجانیده شد.
با توجه به آنچه از تاریخ کشور لهستان از گذشته تا معاصر می دانیم سلطنت زیگیزموند دوم به دوره جاگیلونی پایان داد ، اما اتحادیه لوبلین لهستان را به وجود آورد ، که تحقق نهایی اتحادیه با لیتوانی بود ، از این زمان به بعد لهستان و لیتوانی به عنوان جمهوری هر دو ملت شناخته شدند و با هم در قلمرو تقریباً 1000000 کیلومتر مربع از اروپای مرکزی و شرقی شکوفا شدند.
اتحادیه عمدتاً توسط اشراف اداره می شد اما توسط پادشاهان منتخب رهبری می شد ، این نظام دموکراتیک اولیه (“یک دموکراسی نجیب پیچیده”) غیرمعمول و برخلاف سلطنت مطلقه حاکم در آن زمان در بقیه اروپا بود.
بر اساس تاریخ کشور لهستان از گذشته تا معاصر این قرارداد اوکراین را از دوک نشین بزرگ لیتوانی به لهستان منتقل کرد و سیاست لهستان-لیتوانی را به یک اتحادیه واقعی تبدیل کرد و آن را پس از مرگ سیگیزموند دوم بدون فرزند حفظ کرد ، که مشارکت فعال او تکمیل این فرآیند را ممکن کرد ، در سال 1596، پادشاه زیگمونت سوم وازا ، پایتخت را از کراکوف به ورشو منتقل کرد ، زیرا شهر در مرکز قرار داشت.
با توجه به تاریخ کشور لهستان از گذشته تا معاصر لیوونیا در شمال شرق دور توسط لهستان در سال 1561 گنجانیده شد و لهستان وارد جنگ لیوونی علیه روسیه شد ،جنبش اعدام ، که سعی در بررسی تسلط رو به رشد دولت توسط خانواده های بزرگ لهستان و لیتوانی داشت ، در سجم در پیوترکوف در سال 1562-1563 به اوج خود رسید.
First Elected King / Poland
طبق تاریخ کشور لهستان از گذشته تا معاصر هانری دو والوا ، که بعدها به نام هنری سوم فرانسه شناخته شد ، اولین پادشاهان انتخابی لهستان بود که در سال 1573 انتخاب شد ، پس از پایان حکومت سلسله جاگیلونی در سال 1572 ، هانری والوآ (بعداً هانری سوم پادشاه فرانسه) برنده اولین “انتخابات آزاد” توسط اشراف لهستانی بود که در سال 1573 برگزار شد ، او باید با پیمان محدود کننده pacta conventa موافقت می کرد.
در سال 1574 هنگامی که خبر خالی شدن تاج و تخت فرانسه که او وارث فرضی آن بود ، رسید ، از لهستان گریخت. ، از همان ابتدا ، انتخابات سلطنتی نفوذ خارجی را در کشورهای مشترک المنافع افزایش داد ، زیرا قدرت‌های خارجی به دنبال دستکاری اشراف لهستانی بودند تا نامزدهایی را با منافع خود دوستی کنند.
با توجه به تاریخ کشور لهستان از گذشته تا معاصر سلطنت استفان باتوری مجارستانی به دنبال داشت او از لحاظ نظامی و داخلی قاطع بود و در سنت تاریخی لهستان به عنوان یک مورد نادر از پادشاه انتخابی موفق مورد احترام است ، تأسیس دادگاه قانونی تاج در سال 1578 به معنای انتقال بسیاری از پرونده های استیناف از حوزه سلطنتی به صلاحیت نجیب بود.
زیگیسموند سوم واسا از سلطنت طولانی برخوردار بود ، اما اقدامات او علیه اقلیت های مذهبی ، افکار توسعه طلبانه و دخالت در امور خاندان سوئد ، مشترک المنافع را بی ثبات کرد.
در سال 1587 دوره حکومت تحت سلسله واسا در کشورهای مشترک المنافع آغاز شد ، دو پادشاه اول از این سلسله ، زیگیزموند سوم (1587-1632) و ولادیسلاو چهارم (ح. 1632-1648) ، بارها تلاش کردند تا فتنه برای رسیدن به تاج و تخت سوئد ، که منبع دائمی حواس پرتی برای امور کشورهای مشترک المنافع بود.
در آن زمان ، کلیسای کاتولیک دست به یک ضد حمله ایدئولوژیک زد و ضد اصلاحات مدعی شد که بسیاری از محافل پروتستان لهستانی و لیتوانیایی به گرویدن گرفته اند ، در سال 1596 ، اتحادیه برست ، مسیحیان شرقی کشورهای مشترک المنافع را برای ایجاد کلیسای اتحادیه مناسک شرقی ، اما تابع اختیارات پاپ ، تقسیم کرد ، شورش زبرزیدوسکی علیه زیگیزموند سوم در سالهای 1606-1608 رخ داد.
اگر قصد سرمایه گذاری در لهستان را دارید و یا می خواهید با ثبت شرکت در لهستان به درآمد خوب برسید و اقامت لهستان را نیز کسب کنید ، از طریق تلفن های تماس با مشاورین شرکت مهاجرتی رجبی همراه باشید و یا مقاله سرمایه گذاری و ثبت شرکت در لهستان را بخوانید و اطلاعات کامل و به روزی بدست آورید.
در طول سلطنت جان دوم کازیمیر واسا (1648-1668) ، آخرین پادشاه سلسله خود ، دموکراسی اشراف در نتیجه تهاجمات خارجی و بی نظمی داخلی رو به زوال نهاد.
این مصیبت ها به طور ناگهانی چند برابر شد و پایان عصر طلایی لهستان را رقم زد ، تأثیر آنها این بود که کشورهای مشترک المنافع کشور را به طور فزاینده ای در برابر مداخله خارجی آسیب پذیر می کردند و سیل جنگ ها در لهستان آغاز شد.
قیام خملنیتسکی قزاق در سالهای 1648-1657 مناطق جنوب شرقی تاج لهستان را فرا گرفت ؛ اثرات دراز مدت آن برای کشورهای مشترک المنافع فاجعه بار بود .
در معاهده پریاسلاو (1654) ، شورشیان اوکراینی خود را تابع تزار روسیه اعلام کردند ، جنگ دوم شمالی در سرزمین های اصلی لهستان در 1655-1660 بیداد کرد ، این شامل یک تهاجم وحشیانه و ویرانگر به لهستان بود که به آن طوفان سوئدی می گویند.
جنگ در سال 1660 با معاهده اولیوا پایان یافت ، که منجر به از دست رفتن برخی از متصرفات شمالی لهستان شد ، در سال 1657 معاهده برومبرگ استقلال دوک نشین پروس را ایجاد کرد ، نیروهای مشترک المنافع در جنگ روسیه و لهستان (1654-1667) به خوبی عمل کردند ، اما نتیجه آن تقسیم دائم اوکراین بین لهستان و روسیه بود ، همانطور که در آتش بس آندروسوو (1667) توافق شد ، در اواخر جنگ ، شورش لوبومیرسکی ، شورش بزرگ نجیب زاده ها علیه پادشاه ، کشور را بی ثبات و تضعیف کرد.
اطلاعات تاریخی خود را به روز کنید ! مقالات زیر خلاصه ای جذاب از تاریخ کشور های آلمان ، روسیه ، فرانسه و انگلستان است.
در اواخر قرن 18 ، اصلاحات چارتوریسکی لهستان در کشورهای مشترک المنافع لهستان-لیتوانی انجام شد ، فعالیت‌های اصلاحی که در ابتدا توسط جناح بزرگ چارتوریسکی معروف به فامیلیا ترویج شد ، واکنش خصمانه و واکنش نظامی قدرت‌های همسایه را برانگیخت ، اما شرایطی را ایجاد کرد که باعث بهبود اقتصادی شد.
پرجمعیت ترین مرکز شهری ، پایتخت ورشو ، جایگزین دانزیگ به عنوان مرکز تجاری پیشرو شد و اهمیت طبقات اجتماعی شهری مرفه تر افزایش یافت ، دهه‌های آخر عمر مشترک المنافع مستقل با جنبش‌های اصلاحی تهاجمی و پیشرفت‌های گسترده در زمینه‌های آموزش ، زندگی فکری ، هنر و تکامل نظام اجتماعی و سیاسی مشخص شد.
انتخابات سلطنتی در سال 1764 منجر به ارتقای استانیسلاو آگوست پونیاتوفسکی شد ، یک اشراف اصیل و دنیوی مرتبط با خانواده چارتوریسکی ، اما توسط امپراتور کاترین کبیر روسیه که انتظار داشت او پیروان مطیع او باشد ، انتخاب و تحمیل شد ، استانیسلاو آگوست بر دولت لهستان-لیتوانی تا زمان انحلال آن در سال 1795 حکومت کرد.
کنفدراسیون وکلای شورشی از اشراف بود که علیه نفوذ روسیه به طور کلی و استانیسلاو آگوست ، که به‌عنوان نماینده آن به‌طور خاص تلقی می‌شد ، انجام شد ، به دنبال سرکوب کنفدراسیون وکلا ، بخش‌هایی از کشورهای مشترک المنافع در سال 1772 به تحریک فردریک بزرگ پروس بین پروس ، اتریش و روسیه تقسیم شد ، اقدامی که به اولین تقسیم لهستان معروف شد.
استان های کشورهای مشترک المنافع با توافق سه همسایه قدرتمند کشور تصرف شدند و تنها یک ایالت کوچک باقی مانده بود.
Napoleonic Wars / Poland
اگرچه بین سالهای 1795 و 1918 هیچ کشور مستقل لهستانی وجود نداشت ، ایده استقلال لهستان در طول قرن نوزدهم زنده ماند ، تعدادی قیام و سایر اقدامات مسلحانه علیه قدرت های تجزیه کننده به راه افتاد ، تلاش‌های نظامی پس از تقسیم‌بندی ابتدا بر اساس اتحاد مهاجران لهستانی با فرانسه پس از انقلاب بود ، لژیون‌های لهستانی یان هنریک دبروفسکی بین سالهای 1797 و 1802 در لشکرکشی‌های فرانسه به خارج از لهستان جنگیدند به این امید که مشارکت و مشارکت آنها با آزادی سرزمین لهستانی‌شان پاداش داده شود ، سرود ملی لهستان ، “لهستان هنوز گم نشده است” ، یا “مازورکای دابروفسکی” در ستایش اقدامات او توسط یوزف ویبیکی در سال 1797 نوشته شد..
دوک نشین ورشو ، یک ایالت کوچک و نیمه مستقل لهستانی ، در سال 1807 توسط ناپلئون در پی شکست پروس و امضای معاهده تیلسیت با امپراتور الکساندر اول روسیه ایجاد شد ، ارتش دوک نشین ورشو به رهبری ژوزف پونیاتوفسکی در کمپین های متعددی در اتحاد با فرانسه شرکت کرد ، از جمله جنگ های ناپلئونی لهستان و جنگ موفقیت آمیز اتریش و لهستان در سال 1809 ، که همراه با نتایج دیگر تئاترهای جنگ ائتلاف پنجم ، منجر شد.
در گسترش قلمرو دوک نشین ، تهاجم فرانسه به روسیه در سال 1812 و کمپین آلمان در سال 1813 شاهد آخرین درگیری های نظامی دوک نشین بود ، این کشور از نقشه اروپا ناپدید شد و تا سال 1918 هیچ کشور مستقل لهستانی وجود نداشت.
شروع جنگ جهانی اول لهستان در سرزمین های لهستانی امیدهای غیرمنتظره ای را برای دستیابی به استقلال در نتیجه آشفتگی هایی که امپراتوری های قدرت های تقسیم کننده را فرا گرفت ، به لهستانی ها داد ، هر سه پادشاهی که از تقسیم سرزمین های لهستانی (آلمان ، اتریش و روسیه) سود برده بودند ، در پایان جنگ منحل شدند و بسیاری از قلمروهای آنها در واحدهای سیاسی جدید پراکنده شدند ، در آغاز جنگ ، لهستانی‌ها خود را در ارتش‌های قدرت‌های تقسیم‌کننده در جنگی که مال آنها نبود اجباری یافتند.
از آنجایی که ارتش آلمان و اتریش علیه روسیه متحد بودند ، آنها اغلب مجبور به جنگ با یکدیگر شدند ، واحدهای شبه نظامی پیلسودسکی مستقر در گالیسیا در سال 1914 به لژیون های لهستانی تبدیل شدند و به عنوان بخشی از ارتش اتریش-مجارستان تا سال 1917 در جبهه روسیه جنگیدند ، زمانی که این تشکیلات منحل شد ، پیلسودسکی ، که درخواست‌ها برای جنگیدن افرادش تحت فرماندهی آلمان را رد کرد ، توسط آلمانی‌ها دستگیر و زندانی شد و به نماد قهرمانی ملی‌گرایی لهستانی تبدیل شد.
به دلیل یک سری پیروزی های آلمان در جبهه شرقی ، منطقه کنگره لهستان توسط قدرت های مرکزی آلمان و اتریش اشغال شد ؛ اما کشورهای حامی هرگز نتوانستند بر سر نامزدی برای تاج و تخت به توافق برسند بلکه به نوبه خود توسط فرمانداران آلمانی و اتریشی ، شورای موقت دولتی و شورای سلطنت اداره می شد ، این دولت دست نشانده به طور فزاینده خودمختار تا نوامبر 1918 وجود داشت.
آخرین فشار برای استقلال لهستان در اکتبر تا نوامبر 1918 انجام شد ، نزدیک پایان جنگ ، واحدهای اتریش-مجارستان و آلمان در حال خلع سلاح شدند و فروپاشی ارتش اتریش سیزین و کراکوف را در پایان اکتبر آزاد کرد ، لویو سپس در جنگ لهستان و اوکراین 1918-1919 مورد رقابت قرار گرفت.
ایگناسی دازینسکی از 7 نوامبر اولین دولت مستقل لهستانی کوتاه مدت را در لوبلین رهبری کرد ، دولت چپگرای موقت خلق جمهوری لهستان که به عنوان یک دموکراسی اعلام شد ، آلمان که اکنون شکست خورده بود ، توسط متفقین مجبور شد تا نیروهای نظامی بزرگ خود در لهستان را کنار بگذارد ، آلمانی ها که با انقلاب 1918-1919 آلمان در خانه پیشی گرفتند ، پیلسودسکی را از زندان آزاد کردند.
او در 10 نوامبر وارد ورشو شد و شورای سلطنت به او اختیارات گسترده ای اعطا کرد ، اقتدار پیلسودسکی توسط دولت لوبلین نیز به رسمیت شناخته شد ، در 22 نوامبر ، او رئیس موقت دولت شد ، پیلسودسکی مورد احترام بسیاری قرار گرفت ، اما از سوی دموکرات های ملی جناح راست خشمگین شد ، دولت نوظهور لهستان از نظر داخلی تقسیم شده بود ، به شدت آسیب دیده بود و از نظر اقتصادی ناکارآمد بود.
با توجه به پیشرفت اقتصاد کشور لهستان و پایین بودن هزینه های زندگی در لهستان کار در این کشور می تواند بسیار سودمند باشد جهت کسب اطلاعات بیشتر به مقاله کار در لهستان مراجعه کنید یا از طریق شبکه های مجازی مشاورین شرکت رجبی را همراهی کنید.
در 1 سپتامبر 1939 ، هیتلر دستور حمله به لهستان را صادر کرد ، لهستان اخیراً در 25 آگوست یک اتحاد نظامی انگلیسی و لهستانی امضا کرده بود و مدتها با فرانسه متحد بود ، دو قدرت غربی به زودی به آلمان اعلام جنگ کردند ، اما تا حد زیادی غیرفعال ماندند و هیچ کمکی به کشور مورد حمله ارائه نکردند.
تشکل‌های برتر ورماخت از نظر فنی و عددی به سرعت به سمت شرق پیشروی کردند و به طور گسترده درگیر کشتار غیرنظامیان لهستانی در سراسر سرزمین اشغالی شدند ، در 17 سپتامبر ،در جنگ جهانی دوم لهستان ، حمله شوروی به لهستان آغاز شد.
اتحاد جماهیر شوروی به سرعت بیشتر نواحی شرق لهستان را که اقلیت قابل توجه اوکراینی و بلاروسی در آن ساکن بودند ، اشغال کرد ، مقامات ارشد دولتی و فرماندهی عالی نظامی لهستان از منطقه جنگی گریختند و در اواسط سپتامبر به سر پل رومانیایی رسیدند ، پس از ورود شوروی ، آنها به رومانی پناه بردند.
از جمله عملیات‌های نظامی که لهستانی‌ها در آنها بیشترین مقاومت را داشتند (تا اواخر سپتامبر یا اوایل اکتبر) محاصره ورشو ، نبرد هل و مقاومت گروه عملیاتی مستقل Polesie بود ، ورشو در 27 سپتامبر پس از بمباران شدید آلمان که دهها هزار غیرنظامی و سرباز را کشت ، سقوط کرد ، لهستان در نهایت بین آلمان و اتحاد جماهیر شوروی بر اساس شرایط پیمان مرزی آلمان و شوروی که توسط دو قدرت در 29 سپتامبر در مسکو امضا شد ، تقسیم شد.
میز گرد بازسازی شده لهستان در کاخ ریاست جمهوری که در آن توافق نامه بین کمونیست ها و مخالفان در 4 آوریل 1989 امضا شد ، توافقنامه میز گرد لهستان در آوریل 1989 خواستار خودگردانی محلی ، سیاست های تضمین شغل ، قانونی کردن اتحادیه های کارگری مستقل و بسیاری از اصلاحات گسترده شد ، سجم کنونی به سرعت این قرارداد را اجرا کرد و با انتخابات مجلس شورای ملی که برای 4 ژوئن و 18 ژوئن تعیین شده بود موافقت کرد.
فقط 35 درصد از کرسی‌های سجم (مجلس سفلی قوه مقننه ملی) و همه کرسی‌های سنا آزادانه مورد رقابت قرار گرفتند ، کرسی‌های باقی‌مانده در سجم (65%) برای کمونیست‌ها و متحدانشان تضمین شده بود.
در نوامبر 1990 ، لخ والسا برای یک دوره پنج ساله به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد ، در دسامبر ، او اولین رئیس جمهور منتخب مردم لهستان شد ، اولین انتخابات پارلمانی آزاد لهستان در اکتبر 1991 برگزار شد ، 18 حزب وارد سجم شدند.
تاریخ معاصر لهستان اکنون دارای یک قانون اساسی جدید است که در سال 1997 به امضا رسیده است ، این کشور از سال 1999 عضو ناتو است و در سال 2004 به اتحادیه اروپا پیوست.
| دهه | جمعیت لهستان (میلیون نفر) |
|---|---|
| 1950 | 24.8 |
| 1960 | 29.6 |
| 1970 | 32.5 |
| 1980 | 35.5 |
| 1990 | 37.9 |
| 2000 | 38.5 |
| 2010 | 35.3 |
| 2020 | 37.8 |
بر اساس تاریخ کشور لهستان از گذشته تا معاصر قرن شانزدهم دوران طلایی لهستان بود ، جریان های رنسانس باعث شکوفایی کشور شد ، لهستان از نظر فرهنگی پیشرفت کرد ، هنر و علم توسعه یافت ، ستاره شناس لهستانی ، نیکلاوس کوپرنیک (1473-1543) ، اولین نظریه خورشید مرکزی مدرن را در مورد منظومه شمسی تدوین کرد و شروعی به نجوم مدرن داد.
تاریخ معاصر لهستان اکنون دارای یک قانون اساسی جدید است که در سال 1997 به امضا رسیده است ، این کشور از سال 1999 عضو ناتو است و در سال 2004 به اتحادیه اروپا پیوست.
طبق تاریخ کشور لهستان از گذشته تا معاصر هانری دو والوا ، که بعدها به نام هنری سوم فرانسه شناخته شد ، اولین پادشاهان انتخابی لهستان بود که در سال 1573 انتخاب شد.
لهستان در نهایت بین آلمان و اتحاد جماهیر شوروی بر اساس شرایط پیمان مرزی آلمان و شوروی که توسط دو قدرت در 29 سپتامبر در مسکو امضا شد ، تقسیم شد.
در دوران ماقبل تاریخ لهستان ، طی یک دوره حداقل 600000 ساله ، منطقه لهستان کنونی به‌طور متناوب توسط اعضایی از جنس Homo سکونت داشت مراحل توسعه عصر حجر ، عصر برنز و عصر آهن ، همراه با مناطق مجاور را طی کرد.
با توجه به تاریخ کشور لهستان از گذشته تا معاصر جمعیت لهستان در حال افزایش است ، این کشور امروزه به یکی از بهترین کشور ها برای مهاجرت تبدیل شده است اگر شما نیز قصد مهاجرت به لهستان را دارید از طریق دو شعبه تهران و شیراز با مشاورین موسسه مهاجرتی رجبی در تماس باشید ، در مقاله ای که لینک آن را تقدیم کردیم می توانید اطلاعات کاملی در خصوص راه و روش های قانونی و امن مهاجرت به این کشور را بخوانید ، روش هایی مانند سرمایه گذاری ، ازدواج ، تحصیل و بسیاری روش های دیگر.
